ـ خدایا! ببخشای نگاههای اشارت‌آمیز و سخنان بی‌فایده و خواسته‌های بی‌مورد دل و لغزش‌های زبان را

ـ خدایا! تویی سزاوار ستایش‌های نیکو، و بسیار و بی‌شمار تو را ستودن. اگر تو را آرزو کنند، پس بهترین آرزویی، و اگر به تو امید بندند، بهترین امیدی.

ـ خدایا! درهای نعمت بر من گشودی که زبان بر مدح غیر تو نگشایم

ـ و بر این نعمت‌ها غیر از تو را ستایش نکنم، و زبان را در مدح نومید کنندگان و آنان که مورد اعتماد نیستند، باز نکنم.

ـ خداوندا! هر ثناگویی از سوی ستایش شده، پاداشی دارد. بر تو امید بستم که مرا به سوی ذخائر رحمت و گنج‌های آمرزش آشنا کنی.

ـ خدایا! این بندهٔ توست که تو را یگانه می‌خواند، و توحید و یگانگی تو را سزاست، و جز تو کسی را سزاوار این ستایش نمی‌داند.

ـ خدایا! مرا به درگاه تو نیازی است که جز فضل تو جبران نکند، و آن نیازمندی را جز عطا و بخشش تو به توانگری مبدل نگرداند، پس در این مقام رضای خود را بر ما عطا فرما و دست نیاز ما را از دامن غیر خود کوتاه گردان که تو بر هر چیزی توانایی.

نهج‌البلاغه، ترجمه دشتی، ص۱۲۷ـ۱۷۱.