محدود کردن ذهن
از آن پس آنها تا انتهای طناب می روند و مي ايستند آنها اين محدوديت را پذيرفته اند.
باید این سوال مهم را از خود بپرسیم که چه مقدار از آنچه ما واقعيت می پنداريم، واقعيت نيست بلکه پذيرش ماست؟!"
براي
پي بردن به پاسخ اين سوال ها لازم نيست از تک تک اطرافيان مان بپرسيم که
چه تصوري از شخصيت ما دارند، حتي اگر اين کار را هم بکنيم ممکن است به پاسخ
دقيقي دست پيدا نکنيم چرا که ممکن است آن ها در ارائه پاسخ صداقت لازم را
نداشته باشند.
اما راه ديگري هم وجود دارد و آن اين که براي دستيابي به پاسخ اين سوالات مي توانيم به خودمان رجوع کنيم.
براي اين منظور آزموني را تحت عنوان « آزمون شخصيت شناسي » منتشر کرده ايم.
اعتماد
به نفس انگيزه لازم براي شروع و ادامه کار را به شخص مي دهد و همواره
توانا بودن در انجام کار مورد نظر را به شخص گوشزد مي کند. اعتماد به نفس
يک لازمه اساسي براي زندگي بدون استرس و آرامش است. اعتماد به نفس از اساسي
ترين عوامل در رشد شخصيت افراد و کسب موفقيت هاي زندگي انسانهاست داشتن
اعتماد به نفس و مجهز بودن به مهارتهاي زندگي بدون ترديد پيشرفتهاي تحصيلي و
کارآمدي بيشتري را به ارمغان مي آورد چه بسا بسياري از شکست هاي شما محصول
اعتماد به نفس و حقارتي است که در وجودتان به سر مي برد.
مقابله با احساس حقارت و خودگم بيني گام مهمي در جهت تقويت اعتماد به نفس است و اعتماد به نفس قدم اول در راه موفقيت است.
با
توجه به اينکه اعتماد به نفس معمولا يکي از خصوصيات افراد حرفه اي به شمار
مي رود مسئله اي که مطرح مي شود اين است که چگونه مي توان به طور واقعي
اعتماد به نفس را ايجاد کرد.
در اين گزارش راهکار افزايش اعتماد به نفس بيان مي شود.
خود
را تشويق کنيد: به خاطر کوچکترين کار خوبي که انجام مي دهيد خود را ستايش و
تشويق کنيد، شما عادت کرده ايد براي کارهاي بد و نادرست خود هزاران بار
خود را سرزنش کنيد اما يک بار هم خود را شايسته عشق و ستايش ندانسته ايد.
هيچ کدام از کارهاي مثبت خود را کوچک و بي اهميت تلقي نکنيد.
خود ار
سرزنش نکنيد: پيامد احساس گناه که نقش اصلي را در از بين بردن اعتماد به
نفس بازي مي کند سرزنش خود است، سرزنش خود يک برخورد بسيار خشن و ناملايم
با خود است، غصه خوردن، غذا نخوردن، عصباني شدن و … از جمله برخوردهاي خشن
با خود مي باشد.
غلبه بر ترس: يک مانع بزرگ اعتماد به نفس ترس است،
بهترين و موثرترين راه غلبه بر ترس رويارويي با عامل ترس است. در روانشناسي
گفته مي شود به هر آنچه که از آن مي ترسيد نزديک شويد و در آن فرورويد.
تبديل
اهداف بزرگ و کوتاه مدت به اهداف کوچک و بلند مدت: ضمن کم کردن انتظارتان
از خود براي اهداف خود برنامه ريزي کنيد اهداف بزرگ و کوتاه مدت سبب
اضطراب، تنش عصبي و مانعي براي دستيابي به هدف خواهد شد.
سلامت باشيد:
اعتماد به نفس تا حد فراواني به ميزان سلامت جسم و روح بستگي به طور معمول
افرادي که بيماري هاي عصبي و روحي داشته اند از اعتماد به نفس خوبي
برخوردار نيستند؛ خشم، رنجش، ترس، اضطراب، کينه، حسادت و بيماري هاي روحي و
دهني سبب کاهش اعتماد به نفس مي شود.
خود را به ديگران وابسته نکنيد:
يکي از نشانه هاي افراد داراي اعتماد به نفس ضعيف وابستگي در زندگي به خصوص
در امور شغلي، تحصيلي و … مي باشد به گونه اي که بدون حضور شخص ديگر قادر
به ادامه فعاليت خود نمي باشد افراد داراي اعتماد به نفس پايين مدام در حال
نظرخواهي و پيروي از ديگران مي باشند.
و در نهايت اينکه تعريف درست از
شکست داشته باشيم و بدانيم که شکست آخر زندگي نيست بلکه برعکس درس گرفتن و
دوباره امتحان کردن از راه صحيح است
منبع : مرصاد
منبع : سايت ميگنا
http://www.kanoon.ir/

خوراکيهاي مفيد براي تقويت حافظه و هوش
در جهت تقويت حافظه بهتر است از خوردن غذاهايي که ارزش غذايي ندارند، بپرهيزيد؛ غذاهايي که فقط باعث چاقي شما ميشوند، نه تنها حافظهي شما را تقويت نميکنند، بلکه کلسترول خونتان را نيز بالا ميبرند. امّا 10 مادّهي غذايي هم هستند که براي تقويت هوش در اولويت قرار دارند که بهترتيب زير ميباشند:
1. اسفناج: اسفناج به دليل بافتهاي گياهي که دارد، از بسياري از بيماريها در خانمها پيشگيري ميکند. تحقيقات نشان ميدهد خانمهايي که از اسفناج و سبزيهاي سبز ديگر استفاده ميکنند، پير شدن سلولهايشان را به تاخير مياندازند. اسفناج به دليل آنزيمهايي که در برگهاي آن وجود دارد، سيناپس بين سلولها را تسهيل ميبخشد و هوش را تقويت ميکند. اسفناج داراي مادّهي دارويي به نام «فوليک اسيد» است که در جهت تقويت حافظه موثر ميباشد و همچنين براي افرادي که داراي عارضهي قلبي هستند نيز، بسيار مفيد ميباشد. اسفناج حاوي مواد آنتياکسيدان نيز ميباشد.
2. قهوه: قهوه داراي موادّي مانند: آنتياکسيدانها، آمينو اسيد، ويتامين و مينرال است. بهخصوص اگر دانههاي قهوه را دم کنيد و بخوريد، در جهت تقويت حافظه بسيار مفيد ميباشد. قهوه به دليل کافئيني که دارد، در جهت تقويت حافظه مفيد است. قهوه همچنين بر ضدّ آلزايمر ميباشد و با مصرف مداوم قهوه، دچار آلزايمر نخواهيد شد.
3. غلات: غلّاتي مانند سويا، لوبيا، نخود فرنگي و عدس داراي روغن بسيار مفيدي هستند که در جهت تقويت حافظه لازم است.
4. ميوه و سبزيجات: ميوه و سبزيجات داراي آنتياکسيدانهاي بسيار مفيدي هستند. ميوه و سبزيجات براي تقويت حافظه، بسيار مفيدند.
5. تخممرغ: تخممرغ مادّهي بسيار مفيدي در جهت تقويت حافظه ميباشد؛ بهخصوص اين که مادران باردار به هنگام بارداري و در هنگامي که جنين را در رحم دارند، تخممرغ مصرف کنند، در هوش فرزندشان بسيار موثر است.
6. ماست: آيا ميدانيد يک پياله ماست داراي «امگا 3» و «دي اچ اي» ميباشد؟! «امگا 3» و «دي اچ اي» موادّ بسيار مفيدي در جهت تقويت حافظه ميباشند. اگر فرزندتان در زمان رشدش هر روز ماست مصرف کند، تاثيرات بسيار مفيدي بر روي رشد او ميگذارد.
7. انبه: اين ميوه مادّهي ديگري است که در تقويت حافظه بسيار مفيد ميباشد. با اين که انبه، ميوهي چرب است و داراي بافتهاي چربي ميباشد، امّا باعث ميشود که گردش خون تسريع يابد. هنگامي که گردش خون سريعتر شود، باعث ميشود خون بيشتري به مغز برسد و همچنين اين ميوه، در حافظه نيز موثر است.
8. سيبزميني: محقّقان استراليايي به تازگي دريافتهاند که موادّي مانند کربوهيدراتها که به وفور در سيبزميني يافت ميشوند، حافظه را تقويت ميکنند.
9. ماهي: ماهي نيز يکي ديگر از موادّ غذايي است که باعث تقويت و رشد سريعتر سلولهاي مغز ميشود و در نتيجه، حافظه را تقويت ميکند. ماهي براي عارضهي قلبي نيز مفيد است.
10. شکلات: شکلات نيز يکي ديگر از موادّي است که باعث تقويت حافظه ميشود. البته بهتر است شکلاتهايي مصرف کنيد که يا تلخ هستند و يا حاوي شير ميباشند.
منبع مجله دانستنی ها
توي شهر مورچه ها،هيچ کس بيکار نبود و هر کس کاري مي کرد. عده اي از مورچه ها مشغول کشاورزي بودند. کوشا يکي از مورچه هاي کشاورز بود. او همراه بقيه ي مورچه ها، برگ هاي گياهان را مي چيد تا از آنها براي پرورش قارچ استفاده کنند.
کوشا با آرواره هاي قوي و دندان هاي تيزش، برگ ها را خيلي راحت مي چيد و از ساقه جدا مي کرد و دوستانش هم آن برگ ها را به لانه مي بردند و روي آنها قارچ پرورش مي دادند تا همه ي ساکنان شهر از آن قارچ ها تغذيه کنند.
کوشا کارش را خيلي دوست داشت.او يکي از پرکارترين افراد شهر مورچه ها بود.
روزها يکي پس از ديگري گذشتند.کوشا ديگر نمي توانست به راحتي برگ ها را بچيند. او پير شده بود و آرواره هايش ديگر قدرت و توانايي سابق را نداشتند.
شهردار شهر مورچه ها به او گفت:« تو در روزهاي جواني خيلي خوب کار مي کردي و زحمت زيادي مي کشيدي؛ حالا بهتر است بازنشسته شوي و استراحت کني.به جاي کارکردن، به باغ برو و گردش کن و از ديدن آسمان آبي و خورشيد درخشان و گل هاي زيبا لذت ببر.»
کوشا جواب داد:« شهردار عزيز، من دوست دارم تا وقتي زنده هستم در کنار ديگران کار کنم. حالا که نمي توانم برگ بچينم، اجازه بدهيد به کارحمل و نقل برگ ها بپردازم. وقتي مورچه هاي جوان برگ ها را مي چينند، من برگ ها را برمي دارم و به لانه مي آورم. من مي توانم برگي را که پنجاه برابر من وزن دارد، با خودم حمل کنم و به لانه بياورم. از امروز کارم مي شود جمع کردن و آوردن برگ ها به لانه براي پرورش قارچ.»
شهردار لبخندي زد و گفت:«آفرين به تو مورچه ي سخت کوش و پرکار! واقعاً کوشا و زحمتکش هستي. حالا که دلت مي خواهد کارکني، من حرفي ندارم. »
کوشا با خوشحالي پيش دوستانش رفت و به آنها در جابه جا کردن برگ ها کمک کرد.او مي گفت:« يک مورچه هميشه بايد مفيد باشد و به دوستانش کمک کند، حتي اگر يک مورچه ي پير باشد. يک مورچه هرگز بازنشسته نمي شود.»
منبع تبیان
* آيا اين امكان وجود دارد كه ميزان موفقيت فرزندتان در امتحانات را پيشبيني كنيد؟ پاسخ مثبت است. برمبناي دو عامل ميتوانيد احتمال موفقيت را تشخيص دهيد. يكي از آنها ميزان تسلط فرزندتان بر پيش نيازهاي يادگيري است. اگر در موقعيتهاي گوناگون و متناوب به بررسي و تحليل وضعيت آزمونهاي فرزندتان بپردازيد و در صورت امكان همراه با او، يادگيريهايش را مرور كنيد، متوجه خواهيد شد كه در تكتك درسها و مجموع آنها، چه شرايطي از نظر پيش نيازها دارد.عامل دوم وضعيت انگيزشي فرزندتان و در واقع ميزان علاقه. او به درس و يادگيري است. هر چه نگيزهها دروني و مستقل باشند، ميتوان اطمينان يافت كه شرايط مساعد است. برمبناي دو عامل ياد شده، بايد يك ارزيابي واقعبينانه و منطقي از وضعيت تحصيلي فرزندتان داشته باشيد و انتظارات شما از او در ايام امتحانات نيز برهمين مبنا باشد.
والدین گرامی حتما مطالعه فرمایید.

منبع :رویای معلم
هروقت احساس فشار روانی کردید ، چند دقیقه به رنگ های آرامبخشی مثل آبی کمرنگ ، بنفش کمرنگ یا سبز فکر کنید.در ذهنتان خود را با این رنگها بشویید و بر فشار روانی غلبه کنید.ببینید چقدر آرامتر می شوید
در 15 سالگی آموختم كه مادران
از همه بهتر میدانند، و گاهی اوقات پدران هم...
در 20 سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایدهای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام
شود.
در 25 سالگی دانستم كه یك نوزاد، مادر را از داشتن یك روز هشت ساعته و
پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته، محروم میكند.
در 30 سالگی پی بردم كه قدرت، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن.
در 35 سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد؛ بلكه چیزی است
كه خود میسازد.
در 40 سالگی آموختم كه رمز خوشبخت زیستن، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم
انجام دهیم؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام میدهیم دوست داشته باشیم.
در 45 سالگی یاد گرفتم كه 10 درصد از زندگی چیزهایی است كه برای انسان اتفاق
میافتد ، 90 درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان میدهند.
در 50 سالگی پی بردم كه كتاب بهترین دوست انسان و پیروی كوركورانه بد ترین دشمن
وی است.
در 55 سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت
و تصمیمات بزرگ را با قلب.
در 60 سالگی متوجه شدم كه بدون عشق میتوان ایثار كرد اما بدون ایثار
هرگز نمی توان عشق ورزید.
در 65 سالگی آموختم كه انسان برای لذت بردن از عمری دراز، باید بعد از خوردن
آنچه لازم است، آنچه را نیز كه میل دارد بخورد.
در 70 سالگی یاد گرفتم كه زندگی مساله در اختیار داشتن كارتهای خوب نیست؛ بلكه
خوب بازی كردن با كارتهای بد است.
در 75 سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر میكند نارس است، به رشد وكمال
خود ادامه میدهد و به محض آنكه گمان كرد رسیده شده است، دچار آفت
میشود.
در 80 سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت
دنیا است.
در 85 سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست ...
والدینی كه عزتنفس را پرورش میدهند
- مرتب كلمه دوستت دارم را تكرار میكنند و پیوسته اظهار میدارند« از تو خوشم میآید چون...»
ذهن انسان از 3 حافظه تشکیل شده است: حافظه حسی، کوتاه مدت و بلندمدت.
اطلاعات از طریق حواس 5گانه، وارد حافظه حسی میشوند و اگر با دقت همراه
شوند، به حافظه کوتاه مدت منتقل میگردند.
اما در مقطع پیش دانشگاهی به دلیل تفاوت در فاصله زمانی مطالعه تا
یادآوری، داوطلبان باید اطلاعات را در حافظه بلندمدت خود ذخیره کنند. برای
این کار، راههای متعددی وجود دارد که بهترین و مؤثرترین راه،«مرور» است.
مرور در دورهی پیش دانشگاهی، از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار
است. درحقیقت تفاوت داوطلبان در آزمونها تا قبل از پایان دروس (فروردین یا
اردیبهشت) به نوع مطالعه و کمیت آن مربوط میشود اما پس از پایان یافتن
دروس، مرور است که میتواند سبب ایجاد تفاوت شود.
انواع مرور
به طور کلی 3 منبع برای مرور وجود دارد که به تناسب آن، شیوه مرور نیز تغییر میکند:
1-مرور از روی جزوه یا کتاب
در این نوع مرور که بیشتر در دروس عمومی قابل استفاده است، داوطلب باید با
استفاده از علامتهایی که در مرحله اول مطالعه در متن قرار داده، مطالب مهم
را مرور کرده و سایر مطالب را سریعتر بخواند.
این روش در دروس اختصاصی، تأثیر زیادی نخواهد داشت اما در دروس عمومی، بسیار مفید است.
2-مرور با زدن تست
در این روش، داوطلب باید یک نمونه تست جامع را انتخاب کند و به آنها در
زمان استاندارد پاسخ بدهد. جامعیت تست به این معنی است که از تمامی فصول و
مباحث درس مربوط، سؤالی در آن مجموعه موجود داشته باشد که معمولاً آزمونهای
سالهای گذشته، این ویژگی را دارند. در این روش پس از پاسخگویی به تمام
تستها، داوطلب باید قسمتهایی را که نتوانسته پاسخ درستی را انتخاب کند،
مجدداً مطالعه نماید.
در این نوع مرور که در دروس اختصاصی بیشتر قابل استفاده است، باید زمان استاندارد رعایت شود.
3-مرور از روی خلاصه نوسی
اگر از درسهایی که تاکنون مطالعه کردهاید، خلاصه های خوب تهیه کرده باشید،
میتوانید آن را مرور کنید. بهتر است کتاب یا جزوه (منبع اصلی) را در کنار
خود داشته باشید تا اگر قسمتی را از روی خلاصه نتوانستید یادآوری کنید، از
منبع اصلی خود استفاده کنید.
شیوهی صحیح مرور
برخی از داوطلبان تصور میکنند مرور، همان مطالعه با سرعت بالاست و همین موضوع سبب میشود روش درستی را در مرور رعایت نکنند.
اگر از روی کتاب و جزوه یا خلاصه نویسی مرور میکنید -و یا بعد از
زدن تست میخواهید اشکالاتتان را برطرف کنید- باید 2 مرحله زیر را به دقت
انجام دهید:
الف)تیتر و عنوان اصلی را ببینید و در ذهن خود
مطلب مورد مرور را از حفظ بگویید. اگر دروس عمومی مد نظر است، سعی کنید
جزئیات را یادآوری کنید و تا جاییکه میتوانید به ذهنتان فشار بیاورید و اگر
دروس اختصاصی را مرور میکنید، با استفاده از طرحهای شبکه ها، فرمولها و
عناوین کلی را یادآوری کنید و با استفاده از آن، سایر مطالب را مرور کنید.
ب)بعد از اینکه بیشترین مطالب ممکن را یادآوری
کردید، باید منبع مورد مرور خود را نگاه کنید و قسمتهایی را که نتوانسته
اید خوب یادآوری کنید، مجدداً بخوانید و کنار آنها علامتی بزنید تا مجدداً
مورد مطالعه قرار بگیرند.
5 نکته در مورد مرور:
1-تا زمانی که تسلط کاملی روی مطالب پیدا نکردهاید، آن را مرور نکنید زیرا این کار کاملاً بیفایده است.
2- اگر مرور شما به اندازه مطالعه طولانی میشود،
یا مطالعهی خوبی نداشته اید و یا مرور را به شیوه درستی انجام نمیدهید که
در هر حال باید آن را اصلاح کنید.
3-برخی از مطالب مثل لغات عربی و زبان و تاریخ
ادبیات نیاز به مرور بیشتری دارند. سعی کنید این مطالب را هر شب قبل از
خواب و هر روز صبح بعد از بیدار شدن مرور کنید تا در حافظه شما باقی بماند.
4-در دروس اختصاصی، زدن تستها: (که قبلاً کنار آنها علامت گذاشتهاید)، میتواند در مرحله مرور، به شما کمک کند.
5-مرور باید به عنوان یکی از فعالیتهای روزانه شما
در مراحل مطالعه وجود داشته باشد نه مختص قبل از آزمون یا زمانی که شما حس
کردید مطلبی را فراموش کردهاید به مرور آن بپردازید. بهتر است مرور را در
دو زمان انجام دهید:
●قبل از شرکت در کلاس، مطالب جلسات قبل را مرور کنید تا هم آمادگی ذهنی شما بیشتر شود و هم نظم مرور مطالب، از بین نرود.
●در دوران جمع بندی (امتحانات ترم 2، خردادماه) که کل مطالب مرور میشوند.
آمدیم و امسال از هر سال سختتر سؤال دادند. آقا دبیر شیمیمان گفتند که امسال شیمی را سخت میدهند. آقا میگویند یکسال در میان، عمومیها سخت میشوند و ...
سؤال: اینجاست که آیا سخت بودن سؤالات حقیقت دارد؟
جواب:در بعضی سالها، واقعاً سؤالها نسبت به سالهای پیش از آن، سخت بوده است. اما از این مطلب چه نتیجهای میتوان گرفت؟
سخت یا آسان بودن سؤالها اصولاً بحث مهمی نیست، زیرا كنكور یك مسابقه است. اگر سؤالها سخت باشد، برای همه سخت است و اگر آسان باشد، برای همه آسان است. كنكور مثل امتحان مدرسه نیست. در كنكور نمرهی هر كس فقط در مقایسه با دیگران سنجیده میشود. اگر سؤالهای یك یا چند درس سخت باشد، قویترها لطمهی بیشتری میبینند.
آنها میخواهند و عادت کردهاند که به همهی سؤالها پاسخ دهند؛ پس وقت و انرژی بسیاری روی هر سؤال خواهند گذاشت و از نظر روانی لطمهی بیشتری میبینند و حتی ممكن است زمان پاسخ به سؤالهای ساده را نیز از دست بدهند. برای مثال در کنکور سال 89، درس زیستشناسی کمی متفاوت با سالهای قبل مطرح شده بود و با اینکه داوطلبی توانسته بود زیست را بالای 80 بزند، اما باز هم در جلسه از نظر روحی به هم ریخته و کنترل خود را برای فیزیک و شیمی از دست داده بود. او فکر میکرد، زیست را خراب کرده و با همین روحیهی تضعیف شده، بسیاری از محاسبات فیزیک و شیمی او نیز با بیدقتی همراه شد، در حالی که درصد بالای 80 برای زیست سال 89، درصد بسیار خوبی بود.
به این فكر نباشید كه به تمام سؤالها پاسخ بدهید. ممكن است چند سؤال نخست در یك درس بسیار دشوار باشد یا اصلاً سؤالی ابتكاری باشد كه پاسخ دادن به آن، همهی ذهنتان را در بر گیرد. شاگردی میشناسم که در ابتدای جلسه نتوانسته بود به 5 سؤال اول ادبیات پاسخ دهد. او این را در کنکورهای آزمایشی تمرین کرده بود و میدانست ممکن است در ابتدای آزمون کمی مضطرب باشد؛ پس با شهامت صفحهی اول ادبیات را ورق زد و در انتهای وقت عمومی در زمان ذخیرهی خود، به 4 سؤال از آن سؤالها پاسخ داد و صاحب رتبهی تک رقمی درکنکور همان سال شد.
فكر نكنید، بقیه دارند به آن سؤالها پاسخ میدهند. سؤال سخت برای همه سخت است. بهتر است در چنین مواردی، كمی از خود راضی شوید و به خودتان بگویید، وقتی من نمیتوانم به این سؤالها پاسخ دهم، وای به حال دیگران! بهتر است در جلسه، نگاهتان معطوف به دفترچه و مدیریت زمان خودتان باشد، نه اینکه بخواهید مدام زیر چشمی ورق زدن و نوع عملکرد دوست ممتازی را که در جوار شما نشسته است را بپایید.
تنها دانستن کافی نیست. ببنید در کنکور، علاوه بر تسلط بر مفاهیم علمی، باید بر ذهن و فکر و روحیه هم مسلط بود و این یعنی توانستن علاوه بر دانستن. ناخدای خوب مهارتش را در طوفان نشان میدهد. یادتان باشد که این دریای متلاطم است که از شما شناگری ماهر میسازد.
هیچ درسی را كنار نگذارید:در هر درس به دنبال سؤالهایی بگردید كه جواب آنها را میدانید. اگر در یك درس فقط سه یا چهار سؤال را پیدا كردید كه میتوانستید جواب دهید، امیدوار باشید با همین شرایط هم میتوانید نتیجهای در حد خودتان بگیرید. باید بدانید بین درصد صفر و سفید گذاشتن، با درصد 10تا20 درصد، از نظر تراز و نمره، تفاوت بسیاری است و میتواند تا چند صد نفر رتبه را جابجا کند.
کسی برنده است که دور دیگری هم بازی میکند.
اگر در جلسه متوجه شدید که در درسی در آزمون، درصد مورد انتظار خود را کسب نمیکنید
(شاید هم اشتباه فکر کنید)، ناامید نشوید. درسهای دیگری هست که هنوز میتوانید خودتان باشید. این مهم است که برآیند یک آزمون خوب باشد. داوطلبان حرفهایی مانند یک مبارز خستگیناپذیر ممکن است در درسی ضربه بخورند؛ اما نفسی تازه میکنند و برای درس دیگر خودشان را مهیا میکنند. اگر به داوطلبان موفق بنگرید، میبینید که آنها لزوماً بهتر، باهوشتر، سریعتر و قویتر از دیگران نبودهاند، بـلـکــه پـشـتـکـار بیشتـری داشتـهانـد و زود تسلیم نشدهاند.
مبارزه با بیدقتی
کم نیست تعدادسؤالاتی که فکر میکنیم درست جواب دادهایم امّا غلط میشود! تصور می کنیم به 70درصدسؤالات درنهایت اطمینان پاسخ گفتهایم، تمام مفاهیم آنها را میدانستیم، سؤالاتشان برایمان آشنا و حتی تکراری بودهاندولی درنهایت بهخاطر انواع بیدقتیها، درصدمان به 45درصدکاهش یافته است. چنین تغییر درصدی حتی در یک درس هم میتواندرشته و یا حتی شهر قبولی یک داوطلب را عوض کند. این معضل، مهمترین و ناخوشایندترین سنجش غیرعلمی در کنکور است که به سبب نمرهی منفی در تستهای کنکورها تشدیدمیشود.
اگر این قدر قوی نیستی که ببازی ..مسلماً توانایی برتده شدن را نیز نخواهی داشت
هیچ کسی نمیتواند شرط ببندد که با یه حرکت قادر به برنده شدن در یک بازی شطرنج هست... یه زمانهایی لازمه تو یه قدم عقب نشینی کنی تا بتوانی یه قدم به جلو بر داری
هیچ رازی در موفقیت وجود ندارد..موفقیت نتیجه آمادگی..تلاش سخت..و درس گرفتن از شکست هاست
همیشه زیرکترین آدم ها کسانی نیستند که کمترین میزان شکست را دارند بلکه کسانی هستند که از شکست ها بهترین درس را میگیرند...
شکست معمولا یک موقعیت موقتی است..ولی نا امید شدن آن را به یک موقعیت دائمی تبدیل میکند
شکست باید مثل یک معلم برای ما باشه ..نه یک مانع برای پیشرفت...
شکست می تواند باعث بشه یه مقداری از کارها عقب بیافتی ولی نباید مسبب مغلوب شدنت باشد...
شکست به منزله یک وقفه در کارهایت هست ولی نه یک نقطه پایان.
.تنها در صورتی می توانی از شکست اجتناب کنی که چیزی نگی ..کاری نکنی...و هیچ چی نباشی ...
اگرنمی توانی اشتباه کنی یعنی هیچ کاری نمی توانی بکنی
بزرگترین موهبت این نیست که هیچ زمان شکست نخوری... بلکه این است که بعد از هر شکست بتوانی دوباره بلند بشوی
قضاوت دیگران نسبت به من روی تعداد دفعاتی نیست که شکست خورده ام..بلکه روی تعداد دفعاتی است که موفق شده ام ..
و تعداد دفعاتی که موفق شده ام دقیقا زمانی بوده که بلا فاصله بعد از این که شکست خورده ام دوباره به تلاش ادامه داده ام و موفق شده ام.... ....
بیشتر آدم ها زمانی نا امید میشوند که چیزی به موفقیتشون نمانده..در یک قدمی پیروزی دست از تلاش بر می دارند...آنها در دقیقه آخر تمامی امید خود را از دست میدهند..یک قدم مانده به خط پایان و پیروزی ...
و در پایان بدانیم که:
اگر احتمال شکست وجود نداشت ..پیروزی
گروهی از مواد در بدن نقش بسیار حیاتی
دارند هر چند که در روز به آنها کمتر احتیاج داریم .
ویتامین ها یکی از مواردی هستند که اگر به بدن نرسند بیمار می شویم .
ویتامین ها را باید به اندازه کافی مصرف کرد البته نسبت به سایر مواد غذایی بدنمان کمتر به آنها نیاز دارد ولی اگر به مقدار زیاد یا خیلی کم مصرف شوند عوارض خیلی بدی دارند .
ویتامین ها دو دسته اند
1- محلول در آب
2- محلول در چربی
- ویتامین های محلول در آب
الف - ویتامین C
این ویتامین در موادی چون پرتقال – گوجه فرنگی – کلم – شیر به وفور یافت می شود کمبود این ویتامین باعث بیماری اسکوروی می شود که علائم آن خونریزی زیر پوستی – کم شدن وزن و خستگی شدید عظلانی و عصبی می شود .
ب- ویتامین B
که این ویتامین در موادی چون تخم مرغ – نان – گندم – جگر – ماهی یافت می شود
ویتامین B
خود به 8 گروه تقسیم می شود که روی هم رفته آن را Bcomplex می نامند
ویتامین B1
کمبود این ویتامین با عث بری بری می شود که علائم آن تحلیل رفتن اعصاب محیطی و لاغری در دست و پا می باشد این ویتامین در پوسته دانه های غلات ( سبوس برنج ) به وفور یافت می شود .
ویتامین B2
از علائم کمبود این ویتامین ریزش مو – دیر خوب شدن زخم ها می باشد . در جوانه ی گندم – سویا و شیر به وفور یافت می شود.
ویتامین B6
از مهمترین کار های این ویتامین کمک به خون سازی وسوختن قند ها در بدن می باشد این ویتامین در سبزیجات و شیر یافت می شود .
ویتامین B12
از علائم کمبود این ویتامین کم خونی را می توان نام برد که این ویتامین نیز مانند سایر
ویتامین های گروه B در شیر یافت می شود
نیاسین :
کمبود این ویتامین باعث نوعی بیماری پوستی ، عصبی و گوارشی می شود که پلاگر نام دارد.
ا سید فولیک و اسید پانتو تنیک و بیوتین :
نیز جزء خانواده گروه B می باشند که در سوخت و ساز گلوکز در سلول ها و بافت ها نقش دارند و در سبزیجات و سیر و سویا یافت می شوند.
2- ویتامین های محلول در چربی :
این ویتامین ها حتما باید با غذای چرب مصرف شوند که جذب بدن گردند .
الف ویتامین A
این ویتامین ها باعث رشد ، سلامت چشمها می شود کمبود این ویتامین باعث شبکوری می شود این ویتامین در میوه های زرد مثل هویج و و زرده ی تخم مرغ و جگر و قلوه یافت می شود .
ب – ویتامین D
این ویتامین باعث استحکام استخوان ها و دندان ها می شود کمبود این ویتامین باعث بیماری راشیتیسم و فساد دندان ها می شود این ویتامین در شیر و کره به وفور یافت می شود .
ج- ویتامین K
این ویتامین باعث لخته شدن خون به طور طبیعی می شود و کمبود آن باعث بند
نیامدن خون می شود کاهو و کلم و گوجه فرنگی از منابع بسیار مهم این ویتامین
هستند .
د- ویتامین E
این ویتامین باعث تولید مثل طبیعی می شود و کمبود ش باعث اختلالات عصبی
و تولید مثلی می شود . این ویتامین در سبزیها و شیر و کره به وفور یافت می شود .
جهت اطلاعات بیشتر به کتاب ویتامین ها رجوع کنید ، نوشته ی آیزاک آسیموف ، ترجمه شهناز خانلو
در چند سال اخیر ، روانشناسان و جامعهشناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداختهاند كه قبلاً برای فلاسفه مهم بود : چه چیزی باعث رضایت ما میشود ؟
انگيزه چيست؟
در
كتابهاي روانشناسي انگيزه را نيروي دروني كه براي رسيدن به هدف ميتواند
موثر باشد معرفي كردهاند. بد نيست مثالي بزنیم: شما زماني كه احساس
گرسنگي يا تشنگي ميكنيد، بدون اينكه كسي به شما چيزي بگويد، براساس نيروي
دروني بهطرف غذا و آب ميرويد. يعني نيازي كه در شما ايجاد شده باعث
ميشود غذا ميل كنيد، يا آب بنوشيد. .
بنابر
اين شايد لازم است كه قبل از انگيزه، موضوع رسيدن به هدف براي ما به صورت
يك نياز مطرح شود. به عبارت ديگر در موضوع درس خواندن بايد هر دانشآموزي
خود را محتاج درس خواندن بداند و مطالعه و يادگيري را نياز خود بداند؛ در
اين صورت انگيزه يا همان نيروي دروني ميتواند دانشآموز را با رغبت بيشتري
به طرف هدف، كه همان يادگيري دقيق است، هدايت كند. .
چرا براي درس خواندن انگيزه لازم است؟
درس
خواندن سختترين و راحتترين كار دنياست. سختترين است چون بايد اطلاعات و
معلومات زيادي را در حافظه خود نگه داريد. بايد سختي حل تمرين و كار كردن
را تحمل كنيد. بايد ساعتها در كلاس با رعايت نظم و انضباط به صحبتهاي
معلم گوش بدهيد. از طرف ديگر راحتترين كار دنياست، اگر با ساير كارهاي
دنيا مقايسه شود كه در آن صورت متوجه ميشويد كه درس خواندن تنها كاري است
كه اگر درست انجام شود لذت حاصل از آن با هيچ لذتي قابل مقايسه نيست.
چگونه با انگيزه باشيم؟
هنگام تدريس مباحث درسي،توجه وتمركز لازم را به گفته هاي استادومواد آموزشي داشته باشيد
توجه
و تمركز، لازمه هر يادگيري است. چون تمركز در مطالب درسي با انگيزه
درارتباط است، غالباً دانشجويان با سطح انگيزه پايين نمي توانند تمركز
وتوجه طولاني مدت برروي مباحث درسي داشته باشند، معمولاً پس از چند دقيقه
خسته شده و كانون توجه خود را از موضوع درسي باز گرفته و برموضوعات ديگر
متمركز مي كنند .
براي ساعات مطالعه وانجام تكاليف خودبرنامه اي منظم ودقيق تدوين كنيد.
اصل
برنامه ريزي براي مطالعه بسيار مهم است. چنانچه فردي بخواهد استفاده
مناسبي از ساعات روزانه خود داشته باشد بايد برنامه اي كامل و دقيق تهيه
نمايد .
در انجام تكاليف پايداري بخرج دهيد و تا اتمام آن دست از كار نكشيد .
اين
اصل يكي از اصول بسيار مهم دررسيدن به موفقيت است. گاهي اوقات ديده مي
شود، زماني كه فرد يادگيرنده درانجام تكاليف با عدم پيشرفت مواجهه مي گردد.
از ادامه آن منصرف شده و در جهت اتمام آن تلاش نمي كند .
سعي كنيدكه در بحثها و مناظره هاي كلاسي فعالانه شركت داشته باشيد.
اين
كار چند مزيت دارد. اول اينكه اگر دانشجو بخواهد فعالانه به بحث در باره
مطالب درسي بپردازد بايد قبل ازحضور در كلاس درباره مطالب ومباحث مورد نظر
اطلاعاتي جمع آوري نمايد. دوم اينكه ازاين طريق مي آموزد چگونه ابراز وجود
كرده و فعالانه در حل مسائل تلاش نمايد. سوم اينكه گاهاً تشويق اساتيد و
دانشجويان خود نيز باعث افزايش انگيزه در فرد مي گردد.
تلاش كنيد كه مطالعات خود راگسترش دهيد و مطالب جانبي و خارج از مباحث كتاب را مطالعه نمائيد
با
رعايت اين اصل اولاً، بر معلومات شما افزوده شده و مطالب كتاب درسي بيشتر
قابل فهم است. دوماً به هنگام شركت دربحثها و مناظره هاي كلاسي خواهيد
توانست از معلومات اندوخته خود استفاده كرده و آنها را دراختيارديگران
قراردهيد.
زمان
یکی از مشکلاتی که داوطلبان در حین پاسخگویی به سؤالها با آن روبرو میشوند، کم آوردن وقت و دستپاچه شدن آنهاست. برای برطرف نمودن این مشکل باید سعی کنید که وقت خود را با توجه به ارزش هر سؤال زمان بندی کنید و مدت زمانی که برای پاسخگویی به آن سؤال تعیین شده، هماهنگ باشد.
سرعت عمل سرعت عمل باعث استفاده مطلوب ما از مزان میشود و در آزمون های تستی اهمیت بسزایی دارد. چنانچه داوطلب با آمادگی کامل در جلسه آزمون شرکت کند، با حضور ذهن میتواند پاسخ دهد؛ زیرا سؤالها برای او آشنا خواهد بود و با مشکل اتلاف وقت روبرو نمی شود. نکته مهم در سرعت عمل این است که اگر شما در موقع پاسخگویی، پاسخ سؤالی را فراموش کرده باشید، میتوانید کنار آن سؤال تیک بزنید و به بقیه سؤالها بپردازید ودر مرحله آخر که وقت اضافه آوردید، با خونسردی و آرامش بیشتر در مورد آن سؤال فکر کنید.
دقت
دقت نکته مهم دیگر در تست زدن دقت است. در پاسخ به سؤال های چهار گزینه ای باید دقت کنید که خانه را اشتباه پر نکنید. خیلی از داوطلبان با آمادگی کامل سر جلسه حضور مییابند، ولی با یک بی دقتی، پاسخ سؤالی را در یک خانه دیگر که مربوط به سؤال دیگری است، پر میکنند و بدون توجه به شماره سؤال ها، همه پاسخها را تا آخر جابجا میزنند. لذا دقت کنید که در موقع پر کردن پاسخنامه دچار چنین اشتباهی نشوید و شماره هر سؤال را با شماره پاسخنامه تطبیق دهید. سؤالها و جوابها را دقیقاً بخوانید. نکات ریزی در سؤال های چهار جوابی هست که ممکن است خواننده را دچار اشتباه کند که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
در سؤال هایی که آخر آنها به کلمه � میشود � و � نمی شود � ختم میشود، ممکن است داوطلبی که سؤال را دقیق نمی خواند، این کلمات را اشتباه ببیند و در نتیجه گزینه را اشتباه انتخاب کند.
نکته دیگر این است که در آزمون های چهار گزینه ای معمولاً چهار گزینه شباهت زیادی به هم دارد و ممکن است داوطلب با خواندن اولیه گزینه، آن را صحیح بداند و از خواندن سه گزینه دیگر صرف نظر کند. توجه داشته باشید که چهار گزینه را حتماً بخوانید و با مقایسه آنها با یکدیگر صحیحترین گزینه را انتخاب کنید.
در سؤال های جور کردنی بتدریج که موارد را با هم جور میکنید، آنها را حذف کنید. در این صورت پاسخها کمتر خواهد شد و احتمال کاربری مجدد آنها کاهش خواهد یافت.
در موقع حدس زدن معمولاً اولین حدس شما درست است. بنابراین زیاد وسواس به خرج ندهید تا جواب را عوض کنید؛ مگر در مواقعی که مطمئن هستید.
پاسخ هایی را که میدانید غلط است، کنار بگذارید و بدین طریق تعداد پاسخها را محدود کنید تا احتمال پیدا کردن پاسخ صحیح را بیشتر کنید.
سؤال های آسان را زودتر جواب دهید. اگر احساس میکنید که سؤالی پیچیده است، وقت خود را زیاد روی آن سؤال تلف نکنید؛ کنار آن علامت بگذارید تا بعداً به آن پاسخ دهدی.
همه سؤالها را جواب ندهید. سؤال هایی که تصادفی پاسخ داده میشود، شانس موفقیت فرد را کمتر میکند؛ چون هر پاسخ غلط، نمره ای منفی در پی دارد. بنابراین تا جایی که امکان دارد، از دادن پاسخ های تصادفی پرهیز کنید. در نهایت پاسخها را مرور کنید، اما سعی در عوض کدرن پاسخها نداشته باشید.
سؤال هایی را که احساس میکنید اشتباه پاسخ داده اید، یک بار دیگر بررسی کنید. به عقب برگردید و دوباره با دقت بیشتری مطالب مربوط به آن را بخوانید تا اشکالتان برطرف شود. خلاصه ای از آنچه را که در پاسخگویی به سؤال های چهار گزینه ای و انتخاب گزینه صحیح لازم میدانستیم، برایتان آوردیم. با به کار گیری نکات مذکور میتوانید توانایی روش صحیح تست زدن را در خود افزایش دهید و نقاط ضعف خود را از بین برده تا بهتر بتوانید خود را برای آزمون سراسری آماده سازید. ما هم برای همه شما آروزی توفیق میکنیم.
این تنها یک داستان نیست بلکه واقعیت زندگی ما در دنیاست . اگر این داستان را قبلا شنیده اید خواندن آن برای بار دیگر خالی از لطف نیست.
روزی روزگاری آهنگری بود که پس از گذران جوانی پر شر و شور،تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند.
سالها با علاقه کار کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگیش چیزی درست به نظر نمی آمد، حتی مشکلاتش مدام بیشتر می شد!
روزی دوستی به دیدنش آمده بود پس از اطلاع از وضعیت دشوارش به او گفت:
“واقعا عجیب است! درست بعد از اینکه تصمیم گرفتی مرد خدا ترسی بشوی، زندگیت بدتر شده. نمی خواهم ایمانت را تضعیف کنم اما با وجود تمام تلاشهایت در مسیر روحانی، هیچ چیز بهتر نشده!”
آهنگر کمی مکث کرد و سریع پاسخ نداد. او هم بارها همین فکر را کرده بودو نمی فهمید چه بر سر زندگیش آمده است!
اما نمی خواست سؤال دوستش را بدون پاسخ بگذارد، کمی فکر کرد و ناگهان پاسخی را که می خواست یافت.
این پاسخ آهنگر بود:
در این کارگاه، فولاد خام برایم می آورند که باید از آن شمشیر بسازم. میدانی چه طور این کار را میکنم؟ اول فولاد را به اندازه جهنم حرارت میدهم تا سرخ شود. بعد با بی رحمی، سنگین ترین پتک را بر میدارم و پشت سر هم به آن ضربه میزنم تا اینکه فولاد شکلی را بگیرد که میخواهم. بعد آن را در ظرف آب سرد فرو میکنم، بطوریکه تمام این کارگاه را بخار فرا می گیرد. فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله میکند و رنج می برد. یک بار کافی نیست، باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست بیابم…
آهنگر لحظه ای سکوت کرد. سپس ادامه داد:
گاهی فولاد نمی تواند تاب این عملیات را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سرد باعث ترک خوردنش میشود. میدانم که از این فولاد هرگز شمشیر مناسبی در نخواهد آمد لذا آن را کنار می گذارم.
آهنگر باز مکث کرد و بعد ادامه داد:
می دانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می برد. ضربات پتکی را که بر زندگی من وارد کرده پذیرفته ام و گاهی به شدت احساس سرما میکنم، انگار فولادی باشم که از آب دیده شدن رنج می برد. اما تنها چیزی که می خواهم این است:
“خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی که تو
میخواهی، به خود بگیرم…
با هر روشی که می پسندی،
ادامه بده،هر مدت که لازم است، ادامه بده…
دانش آموز گرامی
با توجه به اهمیت موضوع
چندین بار آن را مطالعه نمایید
وسپس آن را اجرا نمایید.